دوری کسی که دوسش داری خیلی سخته.وقتی حتی ندونی کجاست و بی تو
چیکار می کنه.وقتی هر شب از فکرش خوابت نبره.وقتی مدام یادش بیفتی و قطره
های اشکت سرازیر بشه.وقتی خودش نیست ولی خاطره هاش هستن.وقتی مدام
عکسش میاد جلوی چشمت.وقتی یادگاری هاشو می بینی و یادش می افتی و بی هوا
می زنی زیر گریه.وقتی هرشب تو خواب می بینیش.وقتی برق نگاه اون چشاش مدام
عذابت میده.وقتی جایی میری که می دونی قبلا باهم اونجا رفتین ولی الان فقط تویی،
تک و تنها.وقتی لحظه لحظه های باهم بودن یادت میاد.وقتی همه ازت سراغشو می گیرن و
می مونی چی جواب بدی.وقتی برگ برگ دفتر خاطراتتو باهاش ورق زدی اما چند برگیه
که دیگه تنهایی و خبری ازش نیست.وقتی دلت می گیره.وقتی دلتنگش می شی ولی
نمی تونی ببینیش.وقتی ازش دوری می فهمی چقدر دوسش داری...